مرتضی پورمیرزای
  • صفحه اصلی
  • توکا کست
  • تماس
دوشنبه 15 اردیبهشت 1404
مرتضی پورمیرزای
  • صفحه اصلی
  • توکا کست
  • تماس
مرتضی پورمیرزای
مرتضی پورمیرزای
  • صفحه اصلی
  • توکا کست
  • تماس
Copyright 2021 - All Right Reserved
محیط زیست

چگونه یوزپلنگ را به مرز انقراض کشاندیم: دو

by مرتضی پورمیرزای 1399-05-03
توسط مرتضی پورمیرزای

با اینکه در دانشگاه سازمان حفاظت محیط زیست درس می‌خواندم، اما تقریبا هیچ چیز از اینکه «حفاظت» یعنی چه، به ما نیاموختند. اساتید خوب و با تجربه ای داشتیم‌. مفاهیم را یاد گرفتیم اما اینکه اصلا این مفاهیم به چه کار می‌آیند را نفهمیدیم.
برای من، این انجمن یوزپلنگ ایرانی بود که در درک مسیر حفاظت یاری دهنده بود. انجمن جوان بود اما افرادی که در آن فعالیت می‌کردند، به هم راه را نشان می‌دادند. شاید همین روحیه باعث شد انجمن در آن سال‌ها بزرگترین و مستمرترین رویداد آموزشی محیط زیست کشور را برگزار کند. جشنواره روز ملی یوزپلنگ ایرانی که حسن ختامی برای یک سال کاری انجمن بود. محفلی که انجمن‌های محیط زیست دور هم جمع می‌شدیم و از آخرین تجربیات و اتفاقات برای هم می‌گفتیم.
ما همان‌قدر که آموزش میدادیم، یاد گرفته بودیم که یاد بگیریم. همین روحیه را بچه‌هایی که در فیلد کار می‌کردند هم داشتند. رشد انجمن را هر ماه حس می‌کردیم.
من از سال ۸۷ در غرفه‌های انجمن آموزشگر بودم و همزمان از مرتضی اسلامی، محمد فرهادی‌نیا، صفورا زواران، سارا باقری، سیما ببرگیر و… می‌آموختم.
دهه ۸۰ را دانشجو بودم اما در انجمن بیشتر از دانشگاه آموختم و تمام این سال‌ها به این فکر می‌کردم که اگر دانشگاه واقعا «حفاظت» به ما می‌آموخت، چقدر در حفاظت از یوز جلو بودیم.
آن روزها انجمن به همراه «انجمن طرح سرزمین» دوربین گذاری در پارک ملی کویر را آغاز کرده بود. اون روزها شاید آخرین روزهای خوش خیالی محض از زیستگاه بود. خبرهایی در راه بود و ما هنوز ابتدای راه بودیم و نمی‌دانستیم چه آینده ای در انتظار است. به مردم می‌گفتیم دست کم ۱۰۰ یوزپلنگ در ایران زندگی می‌کنند. یوزپلنگی که در دیگر کشورهای آسیا منقرض شده است.‌‌

1399-05-03 0 comment
0 FacebookTwitterPinterestEmail
یوزپلنگ
محیط زیست

چگونه یوزپلنگ را به مرز انقراض کشاندیم: یک

by مرتضی پورمیرزای 1399-05-03
توسط مرتضی پورمیرزای

تابستان ۸۶ در تجمع معترضین به خشک شدن بختگان و تلف شدن هزاران جوجه فلامینگو مقابل سازمان، برای نخستین بار اسم انجمن یوزپلنگ ایرانی را شنیدم. یک نفر می‌پرسید «از انجمن یوز کسی اومده؟»
شهریور همان سال انجمن برای نخستین بار جشنواره روز ملی یوزپلنگ ایرانی را برگزار کرد و من بچه‌های انجمن رو در دارآباد دیدم.
آن موقع من ترم سوم آموزشکده محیط زیست بودم. مهر یا آبان بود و برای گرفتن بروشور به دفتر انجمن مراجعه کردم. دفتر انجمن اون زمان امیرآباد بود. بعد از چند دقیقه صحبت، محمد صادق فرهادی نیا فرم عضویت جلوم گذاشت.
گفتم «نیامدم عضو بشم.»
گفت:«حالا ضرر نداره. چه کارایی بلدی؟»
اون زمان وبلاگ می‌نوشتم و از کامپیوتر هم سررشته داشتم. اتفاقا در همون مراجعه صفورا زواران را هم برای اولین بار در دفتر انجمن دیدم. کسی که نوشته‌هایش را آن زمان در گرین بلاگ مهدی اشراقی می‌خواندم. کنار کسانی چون محمد درویش، ناصر کرمی، ماندانا آیینه‌چیان، سام خسروی و…
محمد دسترسی ایمیل انجمن رو به من سپرد و قرار شد مدیریت اعضای انجمن برعهده من باشه.
اون روز تغییر بزرگی در زندگی من رخ داد. تغییری که آینده زندگیم رو به سرنوشت یوزپلنگ گره زد.
بخاطر دارم که آرزوی اون روزها این بود: «همه بدانند در ایران یوز داریم.»
حالا بیش از دوازده سال از اون روز میگذره و امروز کمتر کسی هست که ندونه در ایران یوز زندگی می‌کنه.
اما حالا تعداد زیادی یوزپلنگ در ایران باقی نمانده است و از ترس انقراض بر خود می‌لرزیم. در این سال‌ها، علاوه بر انجمن یوزپلنگ ایرانی، انجمن طرح سرزمین، موسسه میراث پارسیان، پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، گروه‌های محلی، محیط‌بانان و… برای حفظ این جانور و زیستگاه هایش تلاش کرده اند.
یافتن جواب اینکه کجا را اشتباه رفتیم، شاید کمک کند که این روند برای گونه‌های دیگر تکرار نشود.
در چند پست دیده‌ها و شنیده‌هایم از این سال‌ها را روایت می‌کنم. بدین ترتیب کسانی که کمتر از اتفاقاتی که افتاد خبر دارند، خواهند دانست که بر این گونه چه گذشته.
روایت را از نگاه شخصی ام خواهم نوشت نه به عنوان عضوی از انجمن یوزپلنگ ایرانی. همچنین بدون شک روایت من تمام بخش‌های داستان را پوشش نخواهد داد. فکر می کنم تمامی ما وظیفه داریم روند طی شده را مستند کنیم تا نه خودمان فراموش کنیم و نه دیگران مسیر ما را طی کنند. باید دیگران بدانند که ما مدعیان حفاظت در انجمن‌ها و موسسات گوناگون و یا در سازمان حفاظت محیط زیست، با یوز چه کردیم. عمدا یا سهوا.
.

پی‌نوشت: چشماش زیبا بود

1399-05-03 0 comment
0 FacebookTwitterPinterestEmail
دسته‌بندی نشده

سلام!

by مرتضی پورمیرزای 1390-12-20
توسط مرتضی پورمیرزای

این اولین نوشته من در وبلاگ است. به‌زودی مطالب بیشتری منتشر خواهم کرد.

1390-12-20 0 comment
0 FacebookTwitterPinterestEmail
Newer Posts
Older Posts

بایگانی‌ها

  • اردیبهشت و خرداد 1401
  • بهمن و اسفند 1400
  • مرداد و شهریور 1400
  • اردیبهشت و خرداد 1400
  • بهمن و اسفند 1399
  • دی و بهمن 1399
  • مهر و آبان 1399
  • مرداد و شهریور 1399
  • تیر و مرداد 1399
  • اسفند و فروردین 1390

دسته‌ها

  • آموزش
  • دسته‌بندی نشده
  • زندگی
  • محیط زیست
  • نمونه کارها

آخرین‌ها

  • مسئله هیچگاه داشتن چند توله یوزپلنگ نبوده است
  • Google Camera (Gcam) چیست؟ چگونه گوگل کمرا نصب کنیم؟
  • چطور نزدیکترین مرکز واکسن یا تست کرونا را پیدا کنیم؟
  • فارسی سازی دستبند شیائومی Mi band 3 NFC
  • بهار وقتی بهاره، که بوی تو رو داره ❤️

کلمات

chongqing Mi Band 3 NFC Xiaomi آرش نورآقایی آفریقا انجمن یوزپلنگ ایرانی انقراض تحریم تصویربرداری ۳۶۰ درجه توران تیم ملی فوتبال حفاظت دانلود دستبند شیائومی دوربین موبایل روز ملی یوزپانگ ایرانی روز ملی یوزپلنگ ایرانی سازمان محیط زیست ساغند سمنان عطیه عکاسی موبایل فارسی سازی MI band 3 معصومه ابتکار نامه نجات پارک ملی کویر پایش جمعیت یوزپلنگ پلنگ ایرانی پناهگاه حیات‌وحش دره‌انجیر کرونا گوگل یزد یوز یوزپلنگ
  • Facebook
  • Twitter

@2021 - All Right Reserved. Designed and Developed by PenciDesign


Back To Top
مرتضی پورمیرزای
  • Home